جدایی

جدایی قصه پر غصه اییست که من اینک نا باورانه  به انتظارش نشسته ام.ای خدای آسمانهای من.چه کسی این قصه پردردم را باور خواهدکرد.قسم به روزگارت که به زانو در آمده ام.چیزی که تصورش نیز برایم محال بود اینک چه سنگین در باورم خیمه زده است.

آرش-بندر عباس مهرماه ۸۵