مجنون حاضر به جواب

مجنونی
 درعبورازشهری
 داد میزد
عشاقان شهر
حس بوییدن
تن یار
عشق است یا شهوت؟
عاشقی
باز آمد و گفت
عشق
مجنون فریاد زد
پس عشق
حجمه حسی است
که شهوت نامی
عاشقی دیگر
بازآمدوگفت:
گر زهرزه ایی
زشهوت
کام گیری
باز عشق است
مجنون گفت
حجمه اش کم
گربیش باشد
آری
باز عشق است
عاشق دیگر
برآشفت و گفت
پس چه عشقی است
که بعد کام
بی درنگ
خاموش است
مجنون گفت
عمرآن عشق کم
نوع آن عشق
عشق خاموش است
عاشقی دیگر
خروشان آمدو
بانگ زد
عاشقم من اما
کامی زشهوت
تا کنون نگرفتم
مجنون گفت
ای جوان
کامت سبز
همچنان
عاشق باش
لیک
انتظارت سخت است


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد